نقبی بر رویکرد متناقض محافظه کاران در ایران
دکتر هوشنگ امیراحمدی فعال سرشناس آمریکائی ایرانی تبار مقیم ایالات متحده آمریکا را به اعتبار رویکرد ابزاری پاره ای از محافظه کاران در ایران از شخصیت وی، به صراحت می توان نزدیک ترین شخص به کاراکتر دکتر جکیل و مستر هاید در رُمان معروف رابرت لوئیس استیونسون دانست.
فردی که بنا به مصلحت می تواند توسط محافظه کاران برخوردار از شریرانه ترین رذائل اخلاقی و سیاسی باشد و بنا بر همان مصلحت و به وقت نیاز رویه رحمانی و انسانی و اخلاقی اش ظهور و بروز پیدا می کند.
بنا بر اخبار منتشره دکتر امیراحمدی طی ماه گذشته بعد از ده سال اخیراً سفری به ایران داشته و بنا بر مصاحبه وی با روزنامه کارگزاران چاپ تهران طی این سفر مشارالیه با مقام های مهم دولتی نیز دیدار داشته.
سایت رسمی انجمن ایرانیان و آمریکائیانAmerican Iranian Council نیز که دکتر امیراحمدی مسئولیت آن را عهده داری می کند اخیراً و متعاقب بازگشت وی از ایران به آمریکا رسماً و صراحتاً خبر از آن داده که سفر ایشان به ایران با دستور و ترتیبات رسمی و مساعدت مستقیم رئیس جمهور ایران میسر شده.
Dear Friends of AIC,
Hooshang Amirahmadi, President of the American Iranian Council, has just returned from a month-long research tour of Iran. Dr. Amirahmadi holds a Ph.D. in planning and international development from Cornell University and is a professor at Rutgers, The State University of New Jersey. For more information please refer to his website at www.amirahmadi.com.
After ten years away from Iran, Dr. Amirahmadi's trip was made possible through a special arrangement by President Mahmoud Ahmadinejad. The research tour enabled Dr. Amirahmadi to speak to a wide cross-section of people in the government and civil society. This provided an opportunity to closely study the domestic situation and the continuum of thoughts on foreign relations from within the country itself.
حسب ظاهر و بصورت شکلی هیچ اشکالی بر این سفر وارد نیست و می توان این سفر را صرفاً در چارچوب سفر یک شهروند ایرانی ولو با ماموریت سیاسی به کشورش تلقی و ارزیابی کرد.
اما آنچه باعث می شود تا ناظران چنین سفری را قابل تامل ارزیابی کنند، رویکرد ابزاری و بعضاً متناقض محافظه کاران با اشخاصی نظیر دکتر امیراحمدی است.
دکترامیراحمدی در حالی با توصیه نامه و سفارش رسمی محمود احمدی نژاد به ایران سفر کرده که پیشتر و در جریان محاکمه عباس عبدی بر سر پرونده موسسه نظرسنجی آینده یکی از متهمان سرشناس آن پرونده محسوب می شد تا جائی که علی اصغر تشکری نماینده مدعی العموم در کیفرخواست صادر در آن پرونده از هوشنگ امیر احمدی به عنوان یكی از اصلی ترینمرتبط و رابط متهم ردیـف اول که بــا بــسـیــاری از عنـاصـر و بنیادهای ضد انقلاب در خـارج از كشور رابطه داشته و موسس بنیـاد ضـدانقـلابـی سیرا و از همكـاران نشـریـاتضدانقلابـی چـون مهرگان، ایـران نــامــه، نـیمـروز و رادیـو صهیونیستی 24سـاعـتـه درلسآنجلـس و رابـطه بـا اعضـای سـازمـان جـاسـوسـی اسـرائیـل و آمـریكـا، و واسـط ارتباطاتایرانیان مسـتعـد بـا عنــاصــر سیاسی، اطلاعاتی دولت آمریكا بالاخص سایروس ونس «وزیر خارجه پیشین آمـریكـا» ریچـارد مورفی «معاون سابق وزارت خارجه» گری سیـك «مشاور امنیت ملی آمـریكـا» كـریـستـوفـر استیونس «مسئول امورایـران وزارت خـارجـه آمریكا» و وزیر خارجه سابق آمریكا است كه از لحاظ فكری دارای تعارضات شدید با نظام مقدسجمهوری اسلامی بوده و درمطالب متعددی اهانت ها و خط دهیهای گوناگونی را عـلیـه نظام و مسئولان آن روا می دارد.
گذشته از سوابق و سوء ارتباطات اعلام شده امیراحمدی در پرونده موسسه نظر سنجی آینده، روزنامه کیهان چاپ تهران نیز طی سال های گذشته بتناوب هر کجا که لازم دیده تا پرونده ای علیه اصلاح طلبان افشا کند وقت و بی وقت با علم کردن حربه «امیراحمدی» بعنوان جاسوس و دلال رابطه بین ایران و آمریکا دست نوازشی به سر و گوش اصلاح طلبان می کشید تا جائی که در جلد نوزدهم از مجموعه انتشارات «نیمه پنهان» بخش مبسوطی را اختصاص به عملکرد و راهبرد های دکتر امیراحمدی تحت عنوان تلاش جهت استحاله نظام و تهی کردن انقلاب از محتوای ضد استکباری داده است.
نباید و نمی توان این نکته را از نظر دور داشت که چنین عملکرد متناقضی در رویه محافظه کاران مسبوق به سابقه است. از جمله آنجا که در جریان همان پرونده موسسه نظرسنجی آینده مدعی العموم در مقام اثبات گناهکاری متهمان ردیف اول آن پرونده (عباس عبدی و حسین قاضیان) متشبث به مناسبات و مراودات و مجالسات ایشان با فردی ضد انقلاب، بانی کنفرانس ضد انقلابی قبرس، بانی محافل نزدیک کننده ایرانیان ضد انقلاب و ضد مذهب درون و بیرون از کشور، عضو لژهای فراماسونری، ریاست بنیاد مجهول الهویه مرکز گفتگوی جهانی، عنصر فعال در حوزه مافیای اسلحه و نفت با تابعیت آمریکائی، دلال نفت و قاچاق اسلحه در سطح جهانی بنام «حسین علیخانی» می شد.
این در حالی است که حسین علیخانی که هفته گذشته نیز دار فانی را وداع گفت همان کسی بود که توسط همین قوه قضائیه در تسلط محافظه کاران در جریان دعاوی اشخاص ایرانی از دوّل خارجی اقدام به اعاده حق برای مشارالیه کرده و از وی تحت عنوان یك تاجر ایرانی مقیم قبرس كه توسط نیروهای آمریكایی ربوده شده و 6 ماه در حبس و شكنجه قرار داشته و حتی كنگره آمریكا نیز نسبت به رفتار با این فرد اعتراض كرده نام می برد و نهایتاً نیز دادگاه مزبور دولت آمریكا را به پرداخت 500 میلیون دلار به مشارالیه محكوم كرد و در مقام اجرا حکم مصادره ساختمان سفارت آمریکا در تهران را به عنوان غرامت برای آقای علیخانی اعلام کرد.
حال بنا بر چنین سلوک متناقضی در رفتار سیاسی محافظه کاران می توان ادعای نخست این مقاله را مورد بازبینی قرار داد که آیا:
افرادی مانند هوشنگ امیراحمدی شخصیتی دو زیست و متناقض دارند یا آنکه دکتر جکیل و مستر هاید روح سرگردانی است که بنا به نیاز و مصلحت در شخصیت حقوقی و حقیقی محافظه کاران صاحب منصب در ایران حلول می کند؟
تا جائی که زمانی می توانند امیراحمدی را بنا به نیاز تا سطح فرزند خوانده شیطان تقلیل شخصیت دهند و در زمان مقتضی همین پسرخوانده شیطان با برخورداری از دست تفقد رئیس جمهور اصولگرای ایران با چنان اتهامات سنگینی برخوردار از سفرهای سیاحتی به ایران و توفیق کسب مجالست با مسئولین مهم دولت اصولگرای جناب آقای رئیس جمهور شوند.
داریوش سجادی
24 اسفند86
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر