۱۳۹۲ خرداد ۵, یکشنبه

مرد جنگ، مرد فرار هم باید باشد!


تحلیلی پیرامون استعفای دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران

استعفای دکتر علی لاریجانی از سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران بلاتردید يکی از مهم ترین اخبار طی سال های اخیر پیرامون مناقشه پرونده اتمی ایران با غرب است.

با توجه به نزدیکی این استعفا با سفر اخیر ولادیمیر پوتین به ایران و پخش این خبر که رئیس جمهور روسیه طی سفر به ایران در نشست با آیت الله خامنه ای حامل پیشنهاد خاصی به ایران بوده و بلافاصله جورج بوش نیز بعد از سفر پوتین هشدار جنگ جهانی سوم را در صورت عدم تعیین تکلیف نهائی پرونده اتمی ایران به جهانیان داد، با مجموعه این تحولات می توان سفر پوتین به ایران را قرینه ای از سفر يوگنی پریماکف به بغداد در مارس سال 2003 دانست که طی آن پریماکف در مقام نماینده پوتین ضمن ملاقات با صدام حسین و هشدار به وی مبنی بر قریب الوقوع بودن حمله آمریکا، به صدام پیشنهاد داد بمنظور اجتناب از جنگ کلیه سلاح های کشتار جمعی عراق تحویل سازمان ملل متحد شود.

هر چند صدام از پذیرش این پیشنهاد استنکاف ورزید و هر چند بعد از حمله آمریکا به عراق مشخص شد اساساً صدام سلاح کشتار جمعی در اختیار نداشته اما ماهیت آن تهاجم نشان داد آمریکا برای حمله به عراق عزم خود را جزم کرده بود و سلاح کشتار جمعی تنها بهانه ای بمنظور استارت تهاجم ارتش ایالات متحده به عراق بود.

بر این اساس چنانچه پوتین نیز در سفر خود به ایران همانطور که علی لاریجانی در فردای آن سفر خبر از آن داد وی حامل راهکاری در خصوص برون رفت ایران از بحران پرونده اتمی اش با غرب بوده باشد، لذا در این صورت شاید بتوان بخش های دیگر و اعلام نشده اظهارات پوتین به مقامات بلند پایه ایران را از طریق «قرینه سازی تاریخی با مدل عراق» گمانه زنی کرد.

در این گمانه زنی استبعادی ندارد پوتین نیز همانند پریماکف در سال2003 خبر از آن داده که آمریکا عزم خود را برای حمله به ایران جزم کرده و بعنوان مساعدت، وی آخرین راهکار پیشنهادی خود در پرونده اتمی را جهت برون رفت از بحران به پایوران حکومت در ایران عرضه کرده. خصوصاً آنکه بعد از بازگشت پوتین به روسیه بلافاصله نخست وزیر اسرائیل طی سفر به مسکو به ملاقات پوتین رفت. معنای این سفر شتابزده می تواند آن باشد که تل آویو حریصانه بدنبال شنیدن پاسخ تهران به خبر حمله نظامی محتمل به ایران، از دهان ولادیمیر پوتین بوده.

در چنین حالتی استعفای غیر منتظره علی لاریجانی نه تنها خالی از ابهام است بلکه معنا و مفهوم روشنی خصوصاً برای جهان غرب دارد.

در این حالت، استعفای لاریجانی نشان دهنده آن است که عالی رتبه گان در جمهوری اسلامی بعد از سفر پوتین طی نشست و گفتگوهای خود گزینه مذاکره در مورد پرونده اتمی را بنفع گزینه رویاروئی نظامی با آمریکا کنار زده اند.

این بدان معنا است که احمدی نژاد موفق شده در دو گانه جنگ یا مذاکره، نظر خود که دیپلماسی تهاجمی ولو به قیمت رویاروئی نظامی مستقیم با آمریکا را به ساختار تصمیم گیری نظام تحمیل کند. خصوصاً که وی بارها در مواضع و سخنرانی های خود عملاً گارد جنگ طلبانه آمریکا را از اساس خالی از محتوا اعلام می کرد و اصرار داشت و دارد که واشنگتن توان حمله به ایران را نخواهد داشت.

در چنین حالتی فهم استعفای لاریجانی بسیار روشن است.

در واقع این استعفا در عین حالی که می تواند بمعنای اعتراض وی به کمرنگ شدن گزینه مذاکره با آمریکا معنا شود در عین حال ارسال پیامی روشن به واشنگتن است با این محتوا که: ما مرد جنگیم!

خصوصاً آنکه دولتمردان جمهوری اسلامی با وقوف بر تجربه عراق به این نتیجه رسیده اند که فشار نامتعارف واشنگتن بر روی پرونده اتمی ایران همانند فشار به صدام در خصوص سلاح های کشتار جمعی بهانه ای بیش نیست و آمریکا دیر یا زود تهاجم نظامی خود را آغاز می کند لذا احمدی نژاد توانسته سیستم را متقاعد کند: حال که عزم آمریکا برای حمله به ایران جزم است، بی جهت وقت را به نفع دشمن از دست ندهیم و با اغتنام فرصت، خود را مهیای رویاروئی نظامی کنیم.

به همین دلیل نیز جانشینی برای لاریجانی انتخاب می شود که چهره ای ناشناخته و کم فروغ است.این بدان معناست که تهران مذاکره در خصوص پرونده اتمی را از اولویت نخست خود به نفع جنگ خارج کرده.

در چنین حالتی يک نکته حائز کمال اهمیت است و آن اینکه با استعفای لاریجانی تمامیت مدیریت پرونده اتمی بعد از دو سال انحصاراً در اختیار احمدی نژاد قرار خواهد گرفت و با توجه به اینکه احمدی نژاد در موقعیت فعلی بیش از مذاکره از گزینه جنگ استقبال می کند و در جبهه مقابل نیز جورج بوش به استعداد متحدین قدرتمند و جنگ طلبش با زبان بی زبانی بارها گوشزد کرده که: جورج بوش مرد جنگ است، مرد سیاست نیست. در چنین موقعیتی باید دید در صورت تحقق آن جنگ محتوم کدامیک از طرفین زودتر به گوشزد زیرکانه قاضی القضات باشتین تاسی خواهند کرد که:

مرد جنگ، مرد فرار هم باید باشد!



داریوش سجادی

29/مهر/86


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر