تاکید بر «تضعیف نظام» مخرج مشترک جمیع اعتراض هائی بود که بعد از انتشار نامه مهدی کروبی و مطالبه صحت و سقم شائبه تجاوز جنسی به برخی از بازداشتی های ناآرامی های بعد از انتخابات، بر لسان و قلم اصولگرایان معترض به انتشار آن نامه جاری شد.
فصل مشترک دیگر در این اعتراض ها انذار کروبی جهت اجتناب از پیمودن راهی است که پیشتر آیت الله منتظری با طرح علنی پاره ای از رفتارهای خارج از قانون در زندان های کشور طی سال 67 پیموده است.
اصرار بر اصل اجتناب از گفتار و رفتاری که مآلاً منجر به «تضعیف نظام» شود هر چند ابتدا به ساکن خود را متکی بر منطقی استوار نشان می دهد اما شوربختانه تجربه 30 سال گذشته در جمهوری اسلامی ثابت کرده چنین حزم اندیشی بالمآل قبل از برکات، برخوردار از از آفات زیان باری است که تبعات جبران ناپذیر آن اکنون و بوضوح ارکان نظام را آغشته و آلوده به خود کرده.
مجادله ای که دوازده سال پیش از این تاریخ طی نشست مشترک نمایندگان مطبوعات سراسری با مسئولین وقت وزارت اطلاعات بین اینجانب با میزبانان صورت گرفت سند معتبری از آفات منطق «اجتناب از رفتار و گفتار تضعیف کننده نظام» را در دسترس قرار می دهد.
طی آن نشست که مصادف با دستگیری غلامرضا خوشروئی (ملقب به خفاش شب) بود اصحاب وزارت اطلاعات بابت عدم هماهنگی مطبوعات با نیروهای اطلاعاتی در فرآیند تعقیب تا دستگیری قاتل زنجیره ای زنان در تهران گلایه می کردند که متاثر از چنان ناهماهنگی تلاش نیروهای وزارت اطلاعات و انتظامی مخدوش شده و تصویر نامطلوبی از ایشان در افکار عمومی شکل گرفته.
در ادامه همین اظهارات بود که نماینده روزنامه کیهان نیز در مقام تائید مقام وزارتی با ابرام و اصرار تاکید می کردند که مطبوعات به صراحت «قانون» جهت حفظ اقتدار قوای انتظامی و امنیتی و پرهیز از تضعیف نظام، به هیچ وجه مجاز نیستند در صورت ارتکاب جرم مسئولین، انعکاس دهنده چنان قانون شکنی باشند.
در همان جلسه شخصاً معترض اظهارات نماینده روزنامه کیهان و مقام وزارتی شده و مُصرحاً تاکید کردم:
چنان قانونی را به دیوار بکوبید. اصحب رسانه کمترین تعهدی به استتار تخطیات قانونی مسئولین در هیچ رده و سمتی ندارند و ایشان تنها موظف به اطلاع رسانی سالم به افکار عمومی بوده و اتفاقاً موظفند در مسیر چنین اطلاع رسانی چنانچه خطائی را از جانب مسئولین مشاهده کنند با وسواسی بیشتر و جدی تر و بمنظور حفظ سلامت نظام و جامعه انعکاس دهنده چنان قانون شکنی هائی باشند.
هر چند چنین صراحتی منجر به عدم دعوت نگارنده در نشست های بعدی در وزارت اطلاعات شد و هر چند در کمتر از یک سال بعد از آن تاریخ شاهد قتل های زنجیره ای پائیز 77 در تهران بودیم همچنانکه بعدتر شاهد جنایت در کوی دانشگاه تهران و بعدتر انتشار سی دی بازجوئی سکس کامانه از همسر سعید امامی و ... اینک جنایات کهریزک! و در تمامی این رویدادها یک چیز مانع از پی گیری و مجازات مسئولین مرتکب چنان جنایاتی شد:
«اجتناب از تضعیف نظام و ندادن سوژه به دشمنان»
در تمامی موارد فوق مسئولین خواسته یا ناخواسته چشم خود را بر روی یک حقیقت غیرقابل کتمان بستند و آن اینکه توسل به توجیه «اجتناب از تضعیف نظام» اسم رمز انعقاد نطفه نامبارک و منحوس «حاشیه امن» برای مسئولین بود.
طبعاً محصول چنین فرآیندی ریشه در عدم التفات به عنصر مطبوعات به عنوان چشم ناظر اجتماع دارد.
آنانی که طی سی سال گذشته با توسل به توجیه «اجتناب از تضعیف نظام» مدام بر طبل ضرورت اغماض در مقابل خودسری ها و قانون شکنی مسئولین کوبیدند تعمداً تمهید کننده حاشیه ای امن برای مسئولین شدند که امروز نتیجه اسفناک آن تراژدی کهریزک شده.
قطعاً چنانچه مسئولی در حوزه مسئولیت خود حداقلی از نگرانی بابت چشمان نافذ مطبوعات در انعکاس قانون شکنی هایش را داشت امروز در رفتارهای غیرقانونی خود تا این اندازه جسور و بی پروا نمی شد.
بر همین مبنا آنانی که اینک شیخ اصلاحات را مذمت می کنند که چرا مصالح نظام را در تعقیب ستم های وارد شده به مردم رعایت نکردی خواسته یا ناخواسته اسباب بی حسی و تصلب ارکان نظام در قانون شکنی های مسئولین را فراهم کرده و می کنند.
گذشته از آنکه نشاندن شیخ اصلاحات بر کرسی اتهام «منتظری شدن» زدن نعلی وارونه بر فرس حقیقت است.
همه کسانی که اینک برای مهار حق جوئی و ظلم ستیزی کروبی متوسل به توجیه «منتظری شدن» ایشان شده و ایشان را انذار از بقایای باند مهدی هاشمی می دهند، به یک نکته نمی توانند معترف نباشند و آن این که آیت الله منتظری طی فرآیند اختلافاتش با بنیان گذار جمهوری اسلامی معترض به اتفاقاتی در زندان های ایران طی سال 67 شد که صرف نظر از مناقشه پذیر بودن ماهیت چنان وقایعی اصل استناد خبری ایشان دروغ نبود و تا این تاریخ نیز هیچکدام از معترضین به منتظری، منکر صحت استناد خبری ایشان نشده و همه حرف ایشان همانی است که اینک متوجه کروبی است و آن تکرار هزار باره «تضعیف نظام»
هر چند در همان شهرآشوبی هائی که علیه آیت الله منتظری صورت گرفت، بنیان گذار جمهوری اسلامی با فراست و ذکاوت نشانه گذاری حاذقانه ای را از خود بر جای گذاشت و صراحتاً خطاب به جانشین آن موقع خود فرمود:
«من روی شما سرمايه گذاری کرده ام ، اگر می بينيد که روحانيون در مقابل شما نمی ايستند به اين دليل است که من هستم و اگر روزی من نباشم آنها در مقابل شما خواهند ايستاد ... و اين مهدی هاشمی بهانه ای است دست آنها»!
(خاطرات سياسی ـ صفحه 29)
شیخ اصلاحات نیز باید به فراست دریابد منشا هجوم سنگین امروز علیه ایشان به بهانه «تضعیف نظام» قبل از حُب علی، ریشه در بغض از معاویه دارد!
داریوش سجادی
2/شهریور/88
dariushsajjadi@yahoo.com
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مقالات مرتبط:
جیمزباندهای خودسر
http://www.sokhan.info/Farsi/Jimzband.htm
مافيهای مافيای قدرت
http://www.sokhan.info/Farsi/Mafiha.htm
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر