نامه دادخواهی روز پنج شنبه رئیس جمهور ایران به دبیر کل سازمان ملل متحد و درخواست دفاع از حیثیت سازمان ملل از طریق اعاده حق تضییع شده خانم «مروه الشربینی» توسط «بان کی مون» در خوش بینانه ترین حالت می تواند مؤید حس نوع دوستی و خیراندیشی محمود احمدی نژاد معنا شود.
طبعاً هیچ انسان سلیم النفسی نمی تواند از قتل فجیع «مروه الشربینی» با آن شکل فجیع دل آزرده نشده باشد.
بانوی مُحجبه ای که صرفاً به اتهام تقیّد به حجاب به جفا و در اوج مظلومیت توسط قاتلی بقول رئیس جمهور ایران «نژادپرست افراطی» و در اوج شقاوت در صحن علنی دادگاهی در آلمان به شهادت رسید.
اما جدای از لزوم و بداهت و ضرورت مجازات عامل یا عاملین این جنایت، پرسش های رئیس جمهور ایران در نامه به دبیر کل سازمان ملل نیز در نوع خود شگفت آور و بعضاً تناقض آمیز است.
آقای رئیس جمهور در حالی وجدان بیدار جامعه جهانی را از طریق نامه خود به دبیرکل سازمان ملل به قضاوت طلبیده اند که «محمدعلی رامین» واضع نظریه نفی هولوکاست را در کنار خود دارند تا به اعتبار سالها اقامت شان در آلمان به رئیس جمهور گوشزد کنند: قاتل «مروه» یک نئو نازی میراث دار از فاشیست های دهه چهل میلادی بوده که اسلاف ایشان در مقیاسی کلان تر همان کاری را که امروز در حق آن بانوی محترمه اعمال شد، پیشتر در حق جامعه یهودیان اروپا مرتکب شدند.
دعوا بر سر عدد جنایت در هولوکاست به کنار، اما همانقدر که امروز رئیس جمهور ایران به درستی این حق را برای خود قائل است تا از کشته شدن مظلومانه تنها یک نفر بانوی مسلمان در آلمان به دست نئو نازی های فاشیست دلشکسته شده و از این جنایت و ظلم آشکار التجا به سازمان ملل متحد ببرند بر همین قیاس ایشان نباید و نمی تواند این حق را نیز برای افکار عمومی جامعه جهانی قائل نباشند تا از کشتار مظلومانه یهودیان توسط نازی های دهه چهل حال چه 6 میلیون و چه 600 نفر ابراز انزجار وبرائت نمایند؟
قطعاً این بمعنای تائید برخورداری حق ويژه جنایت کاران صهیونیست در غصب سرزمین مسلمانان در فلسطین و اخذ مجوز کشتار زنان و کودکان و مسلمانان بیگناه فلسطینی توسط صهیونیست های نژاد پرست نیست ونمی تواند باشد. اما گریزی از این واقعیت نیز نمی توان داشت که شرط همدلی، یکدلی است.
یگانگی در معیارهای اخلاقی و قانونی، شرط مُبقیه و مُشدده در تضمین و تحقق عدالت است.
داریوش سجادی
26/تیر/88
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر