۱۳۹۲ خرداد ۵, یکشنبه

حجاب؛ از اصالت تا تشویق و اجبار


پاسخی به داریوش سجادی ؛ در حاشیه طرح مبارزه با بد حجابی!

اگر نگاهی گذرا به کارنامه جمهوری اسلامی طی 28 ساله گذشته بیندازیم به اذعان اکثر مسئولین امر و بدون سند و مدرک می توان پذیرفت که در عرصه اجتماع و در زمینه الگو سازی هنجارهای اسلامی و ترویج هنجارهای بر آمده از فرهنگ ِ دینی در میان نسل همزاد انقلاب و نسل بعد از آن، شاید به سختی بتوان نمره ء قبولی برای ارگانهای در گیر در این مسئله لحاظ کرد، از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گرفته تا وزارت علوم و تحقیقات و در نهایت ستاد احیاء ِ امر به معروف و نهی از منکر!، اثبات آنهم در شکل و شمایل نسل جوان که بطور روزمرّه در کوچه و خیابان و دانشگاه درحال تردّد هستند می توان یافت.

صرف نظر از دلایل ناکارآمدی هر یک از ارگانهای مربوطه در ترویج فرهنگ دینی در میان نسل جوان نمی توان از تاثیر فرهنگ غرب که هم اکنون با کمک ابزار های رسانه ای با سرعت نور خود را بر همه جا سایه افکنده است چشم پوشید لذا با چنین نگاهی اگر به طرحی که از آن به عنوان مبارزه با بد حجابی یاد می شود نظری افکنیم بیجا نیست که این پرسش مطرح شود این طرح که در دستور کار نیروی انتظامی قرار گرفته است آیا پیامدی مثبت در جهت رسیدن به اهداف مربوطه خواهد داشت؟ یا حاصلی مقطعی و گذرا و نیز رَم دادن نسل جوان که اکثراً هم در طیف تحصیل کردگان دانشگاهی هستند نخواهد داشت؟

امــّا در سطحی بالاتر می توان این پرسش را مطرح کرد که این موضوع که از آن به عنوان بد حجابی یاد می شود با در نظر گرفتن تاثیر شدید از فرهنگ غرب آیا روندی صعودی داشته و دارد و در نهایت این کش و قوس در کدام نقطه ثبات فرود خواهد آمد؟

در توضیح این پرسشها می توان مشاهده کرد که استقبال هر چه بیشتر جوانان بالاخص در شهرهای بزرگ از پوشش هائی هر چه سبک تر و درست مغایر با آن چیزی که از آن به عنوان پوشش ایده آل در سطح جامعه یاد می شود دلیلی بر عدم هم سویی هنجارهای عمومی نسل جوان با هنجارهای مطلوب است و این چیزی نیست که به پیشنهاد جناب آقای سجــّادی بتوان بثمن مشوق های اجتماعی و « اجبار فروشندگان و مغازه داران در تخفیف قیمت برای خریداران خوش حجاب و یا تصويب قوانینی که ادارات و بانک ها و موسسات عمومی موظـّف شوند بانوان خوش حجاب را در اولويت و خارج از نوبت خدمات رسانی فوق محترمانه کنند؟!» (1) قابل دستیابی باشد!

چنانچه سیستمی نتواند به هر دلیلی الگوهای مطلوب خویش را در میان جامعه اش جا بیندازد نه جبر ِ بیرونی و نه جبر ِ تشویقی می تواند به آن الگوها اصالت دهد!

کمتر از شش ماه از "جشنواره زنان سرزمین من" (2) که مروّج پوششی مطلوب با رنگهای جوان پسند که در دیماه در تهران برگزار شد گذشته است آیا کسی پرسید آن نوع پوشش و الگو چقدر توفیق رواج در میان نسل جوان را داشت؟

اصالت بخشیدن به هنجارهای دینی و اسلامی به ارزش مشوّ قهای بیرونی تنها فریب دادن جامعه است چرا که مسئله اعتقادات و مسائل پوششی امری است کاملاً درونی و خود باورانه که پیش نیاز دستیابی به آن کاری فرهنگی و دراز مدّت می طلبد و بمدد نیروی بیرونی ومشوّقهای پیشنهادی جناب آقای سجـّادی، تنها خوش حجاب کردن اجباری زنان و دختران به ایجاب منفعت است، همان چیزی که در دانشگاه آزاد اسلامی ایجاب می کند دانشجویان دختر چادر بر سر کنند تا اجازه تحصیل داشته باشند و بمجرّد خروج از در ِ دانشگاه آن چادر ها برداشته می شود!.

از سوی دیگر پیشنهادهای جناب آقای سجــّادی مبنی بر مشوّقهای اجتماعی و قانون مدار کردن آنها درمغازه ها و ارگانها و بانکها و ادارات و غیره و ذلک بی شباهت با حکایت آن پدرینیست که از سر ِ ساده اندیشی و خیر خواهی برای آنکه پسرش را به راه دین و تقوا هدایت کند، در ازاء ِخواندن هر رکعت نماز مبلغی را به عنوان تشویق به وی می داد بلکه پسرش بثمن این تشویقها با تقوا شود و راه خدا در پیش گیرد غافل ازآنکه پسر اُجرت نماز خواندش را تنها با دولا راست شدن و نمایش ِ دینداری بجا می آورد بی آنکه اعتقادی به آنچه که انجام می دهد داشته باشد.



سـهـنـد شـمــس اﺳﺤــٰــﻘــﻲ
10/اردیبهشت/86

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر