۱۳۹۲ خرداد ۷, سه‌شنبه

جمعه وقت رفتنه!


در آستانه خلافت اُموی مصباح
شرکت شهروندان معترض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در نماز جمعه هفته جاری تهران تصمیم حاذقانه و حساب شده ای است که فرصتی آرمانی بنفع اصلاح طلبان جهت بر هم زدن آرایش سیاسی موجود در نبرد با دولت احمدی نژاد را فراهم می کند.

با توجه به آنکه امامت این هفته نماز جمعه را آیت الله خامنه ای شخصاً عهده داری می کنند معترضین به نتیجه انتخابات می توانند با حضور خاموش و بهداشتی خود در صفوف این نماز جمعه ضمن گرفتن فرصت تشنج از رقیب، زمینه یک یارگیری دو جانبه در عرصه مبارزه با دولت محمود احمدی نژاد را بنفع خود و آیت الله خامنه ای فراهم کنند.

شهروندان تهرانی در معیت آقایان موسوی و کروبی با حضور نمادین (لباس سیاه و شال سبز) در صفوف نماز جمعه ضمن اجتناب از اصطکاک بین خود و شهروندان جبهه مخالف می توانند با اقتدای بر امامت آیت الله خامنه ای در نماز، از سوئی فرصت القای همیشگی لاقیدی و بی مذهبی اصلاح طلبان را از رقیب گرفته و از سوی دیگر امکان یارگیری از اصلاح طلبان را برای رهبری فراهم کنند.

سیاست برآیند قدرت، شیوه برجسته مدیریت آیت الله خامنه ای طی 20 سال گذشته در کرسی رهبری ایران بوده. از آنجا که راهبرد غالب ایشان در مواجهه با مسائل و مشکلات مبتلابه کشور ناظر بر نشستن بر کفه سنگین تر جناح های درگیر در مناقشات بوده اینک اصلاح طلبان می توانند از فرصت نماز جمعه پیش رو بهره برده و با حضور گسترده و خاموش خود در صفوف نماز، ضمن بیعت با رهبری دست وی برای شکستن حلقه محاصره احمدی نژاد پیرامون خود را تقویت کنند.

جنبش معترضانه موجود در ایران جنبش یتیمی نیست و خوشبختانه تاکنون با مدیریت و همدلی آقایان موسوی و کروبی موفق عمل کرده. بر بدنه مردمی این جنبش فرض است ضمن همدلی و شنوائی از رهبران جنبش از ایشان سبقت نگرفته و دچار گم کردن هدف نشوند.

جنبش اعتراضی موجود در ایران نباید کمترین توجهی به دستورالعمل های هیجان زده جوزدگان فرصت طلب وعافیت نشین در خارج از کشور کند.

ایشان باید صراحتاً بر این نکته تاکید داشته باشند که غایت این جنبش صرفاً در جستجوی اعاده حق تضییع شده شان در انتخابات ریاست جمهوری است.

هر گونه نسخه نویسی مبنی بر انقلاب علیه نظام و مبارزه با رژیم و تن زدن به آشوب و ناامنی، طرح شعارهای ساختارشکن، فتنه هائی است که یا از سر شیطنت و یا از صباوت اندیشه و فهم صادر می شود.

مردم معترض در تهران باید بر این نکته توجه خاص داشته باشند که حرامیان در شهوت خشونت بمنظور کسب توجیه جهت سرکوب خونین حرکت برحق و معترضانه مردم می سوزند و بر ایشان واجب است با پرهیز از هرگونه شعار نامربوط و ساختار شکن و تن ندادن به شهرآشوبی های مخربانه، ایشان را از رسیدن به چنان فضائی آرمانی محروم سازند.

در این جنبش تنها یک هدف و با همراهی با رهبریت جنبش در داخل کشور وجه همت مردم است و آن بیرون کشیدن آرای واقعی مردم از صندوق انتخابات است.

شرکت در نماز جمعه هفته جاری نیز یکی از بهترین فرصت ها جهت تغییر موازنه موجود بنفع اصلاح طلبان است. بر همین اساس جامعه معترض در داخل کشور نباید به امریه هائی مبنی بر عدم شرکت در نماز جمعه کمترین وقعی بگذارند.



آنها که انتخابات 22 خرداد را کودتای رهبری ترجمه و القا می کنند نشان می دهند کمترین سواد یا آشنائی با الفبای سیاست ندارند.

با توجه به تعریف و ترمینولوژی کودتا در فرهنگ و لغتنامه های سیاسی و نظامی مبنی بر تصاحب قدرت بوسیله نظامیگری، انتخابات 22 خرداد را با هیچ معیاری نمی توان کودتای رهبری تلقی کرد.

این کمال بلاهت است که شخصی که خود مطابق قانون اساسی در راس هرم قدرت سیاسی ایران قرار دارد، متهم به کودتا جهت تصاحب قدرت شود.

اگر با تسامح بتوان نام انتخابات 22 خرداد را کودتا گذاشت قطعاً رد پای کودتاچیان را باید در حلقه احمدی نژاد و عقبه سیاسی ـ نظامی وی جستجو کرد.

کودتائی که ظاهراً در فاز نخست کوشید رقابت های انتخاباتی را برخوردار از یک شهید کند.

ردیابی چنان کودتای محتملی را بجای خیابان آذربایجان باید در خیابان پاستور کاوید. ردی که نقطه آغاز آن به خبری مشکوک در هفته دوم خرداد ماه گذشته باز می گشت.



یکشنبه دهم خرداد ماه گذشته خبری بر روی خروجی خبرگزاری های داخل و خارج ایران رفت که علی رغم اهمیت خبری اش به سرعت در فضای انتخابات محو شد.

مطابق این خبر شامگاه شنبه نهم خرداد ماه تیم محافظت از محمد خاتمی، پس از سخنرانی وی در مسجد ارشاد اهواز، به طور اتفاقی پرواز رئیس جمهور سابق را، که قرار بود ساعت ۲۲ و ۳۰ دقیقه انجام شود، تغییر دادند. این در حالی بوده که هواپیمای مسافربری که قرار بود خاتمی با آن به تهران بازگردد، دقایقی پس از برخاستن از زمین مجبور شد به فرودگاه بازگردد زیرا یک بمب در این هواپیما وجود داشت.

چیزی که در این میان هرگز از سوی مسئولین بدآن پاسخ داده نشد آن بود که با توجه به حراست سنگین فرودگاه های ایران که طی 25 سال گذشته هرگز چنین اتفاقی را تجربه نکرده بود، چگونه عاملین این بمب گذاری موفق به گذشتن از فیلترهای سنگین حراست و حفاظت فرودگاه اهواز و قرار دادن آن بمب در پرواز کیش ایر شده اند.

این مطلب از آن جهت حائز اهمیت است که 4 ماه پیشتر روزنامه کیهان در سرمقاله پنج شنبه 24 بهمن ماه از احتمال ترور سید محمد خاتمی خبر داده بود.

کیهان در آن سرمقاله با بافتن آسمان و ریسمان هائی نامربوط کوشید چنان ترور محتملی را متوجه اصلاح طلبان کند تا بدین طریق اصلاح طلبان بتوانند یقین از شکست خود در انتخابات ریاست جمهوری را با بالا بردن هزینه انتخابات برای نظام جبران کنند.

از آنجا که بمب گذاری مزبور در زمانی اتفاق افتاد که محمد خاتمی بنفع موسوی در عرصه رقابت ها در حال فعالیت بود، ظاهراً طراحان ترور در صدد آن بودند تا با مشابه سازی از ترور رفیق حریری نخست وزیر سابق لبنان در سال 2005 با چنان اقدامی به دو هدف نائل آیند:

ـ حذف فیزیکی خاتمی بعنوان نامزد محتمل التوفیق اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری.

ـ قرینه سازی از ترور رفیق حریری جهت سرکوب اصلاح طلبان به اتهام کلید زدن پروژه انقلاب مخملی از طریق ترور خاتمی.

امری که روزنامه کیهان چهار ماه جلوتر بستر فکری آن را در سرمقاله 24 بهمن ماه فراهم کرده بود.

تعویق پرواز بازگشت خاتمی و بالتبع ناموفق ماندن این ترور در کنار انصراف قطعی خاتمی از نامزدی در انتخابات بنفع میرحسین موسوی، توانست تا حدود زیادی اسباب آسایش کودتاچیان در پیروزی کم هزینه نامزدشان در انتخابات را فراهم کند.

این در حالی است که اکثر آمارهای موجود تا یک هفته قبل از انتخابات نیز خبر از جلو بودن محمود احمدی نژاد از دیگر نامزدها داشت.

در این میان دو اشتباه اساسی حلقه متحدین احمدی نژاد در یک هفته آخر قبل از انتخابات ورق را بنفع میرحسین موسوی بازگرداند.

نخست تن دادن ایشان به برگزاری مناظره تلویزیونی بین نامزدهای انتخابات بود. امری که تا پیش از این در ایران سابقه نداشت و علی رغم پیش بینی ایشان جامعه شهروندی ایران در داخل و خارج از کشور را با دیدن نشاط و واقعی بودن چالش بین نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری بشدت ترغیب به شرکت در انتخابات کرد.

ترغیبی که علی رغم همه پیش بینی ها منجر به افزایش حضور شگفت آور و 80 درصدی شهروندان ایرانی در انتخابات شد.

اشتباه دوم از ناحیه شخص احمدی نژاد صورت گرفت که در مناظره با موسوی ناخواسته بزرگترین امتیاز را با پیش کشیدن پرونده آموزشی همسر میرحسین آن هم با غیراخلاقی ترین شکل ممکن به ایشان داد.

خطای فاحشی که بلافاصله در منظر میلیون ها بیننده منجر به تمهید وجهه مظلوم برای موسوی و ایجاد کننده وجهه ای منفور برای احمدی نژاد با قرار دادن خود در سطح نازل تجسس گری در احوال شخصیه شهروندان شد.

این دو اشتباه به اندازه کافی استعداد داشت تا امواج گسترده آرای شهروندان ایرانی را بنفع موسوی به حرکت درآورد.

اما ظاهراً احمدی نژاد و حلقه متحدینش در کنار این دو خطای پیش بینی نشده، استراتژی اصلی خود برای موفقیت در انتخابات را با اسم رمز هاشمی رفسنجانی گره زده بودند.

طبعاً احمدی نژاد هرگز نمی توانست تجربه پیروزی شیرین اش در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 در مقابل هاشمی را از یاد ببرد.

همان تجربه بود که می توانست ایشان را ترغیب کند تا در مناظره با موسوی بدون مقدمه با گذشتن از موسوی انگشت اشاره و اتهامش را با صراحت متوجه هاشمی رفسنجانی به عنوان پدرخوانده مافیای اقتصادی در مقابل شهروندان کند.

احمدی نژاد با این اقدام تلاش کرد تا یک بار دیگر همانند سال 84 انتخابات را مُبدل به کانون رقابت خود با هاشمی رفسنجانی کرده تا از این طریق بتواند مجدداً با سوار شدن بر سیل آرای تنفر از هاشمی برای بار دوم فاتح ساختمان ریاست جمهوری ایران شود.

علی رغم این، نتایج انتخابات 22 خرداد عقبه سیاسی احمدی نژاد را بعد از رویت عدم اقبال شهروندان به وی متقاعد کرد تا برای تغییر نتیجه آرا بنفع خود تن به زیر پا گذاشتن همه قواعد بازی دمکراتیک دهند.

این در حالی است که گفته می شود در ساعات اولیه شمارش آرا با مشاهده فاصله بسیار زیاد موسوی از احمدی نژاد، از جانب مسئولین وزارت کشور و با تائید آیت الله خامنه ای به موسوی به عنوان نامزد پیروز اطلاع داده می شود تا اعلامیه پیروزی اش را آماده کند اما با فاصله ای اندک توسط چند تن از فرماندهان سپاه ایشان از این کار منع شده و نظر رهبری را نیز مستند ادعای خود کرده و نهایتاً احمدی نژاد به عنوان پیروز انتخابات توسط وزارت کشور معرفی می شود.

در صورت صحت ادعای فوق می توان چنین نتیجه گرفت که احمدی نژاد به استعداد و اتکای حلقه سیاسی ـ نظامی اش پس از وقوف بر شکست قطعی در انتخابات با گروگان گرفتن سیاسی آیت الله خامنه ای ایشان را مُجاب به تمکین در برابر خود کرده. تمکینی که نمی تواند آخرین گام تلقی شود و استبعادی ندارد که احمدی نژاد با توجه به ریختن آتش سنگین و مستقیم توپخانه اش بسوی هاشمی رفسنجانی، مترصد آن است تا بعد از خواباندن ناآرامی ها در سطح جامعه ابتدا به سراغ هاشمی رفته و با شعار فریبنده مبارزه با مفاسد اقتصادی با زیر کشیدن هاشمی از اریکه قدرت ابتدا صندلی ریاست مجلس خبرگان را بنفع مُراد خود و جانشین بالقوه هاشمی در خبرگان (مصباح یزدی) خالی کرده و آنگاه با مرتفع شدن جمیع مشکلات در آخرین گام ضمن حذف آیت الله خامنه ای امپراطوری اُموی مجددی با خلافت مصباح و امیری مادام العمر خود بنیان گذاری کند.



داریوش سجادی

28/خرداد/88



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر