۱۳۹۲ خرداد ۵, یکشنبه

بــازی خورده یا بازیگـــر!؟


جناب آقای احمد باطبی

پاسخ جنابعالی به نامه خود را (فراری دادن بزرگ) مطالعه کردم. ظاهراً نوع گویش و ادبیات به کار گرفته شده توسط اینجانب در آن نامه موجبات تکدر خاطر جنابعالی را فراهم کرده و بر همین اساس تفـّـُوه قلم تان را آغشته به عنصر عتاب کرده و اینجانب را مستحق نواختن دانسته اید که همین جا بر خود فرض می دانم بابت تمهید تغيـّــُر جنابعالی، عذر تقصیر بخواهم.

اجازه فرمائید اطاله کلام نکرده و فرض را بر آن می گذارم که تمامی تقریض و تحشیه های جنابعالی به اینجانب و نامه اینجانب مبنی بر:



ـ خوش نشینی در غرب و بی درکی از شدائد و مصائب بر شما گذشته.

ـ بی معنائی ادعای همسوئی اینجانب با جناب آقای ابراهیم نبوی در خصوص راهکار مناسب اتخاذتان در آینده.

ـ قیاس مع الفارق قد و قواره سیاسی و اجتماعی خود با بزرگانی چون گنجی و عبادی و نبوی بدلیل ابتلا به توهّم خودبزرگ بینی.

ـ توهین به زنانگی بدلیل اسارت در رسوبات فرهنگی و اعتقادات مردسالارانه و جنس دوم دانستن زن بواسطه ناپاک دانستن لکه حیض!

از اساس برخوردار از صحت است.

موارد فوق موضوع مورد مناقشه اینجانب طی نامه نخست به جنابعالی نبوده و دعا کنید (که انشاالله با بشره بلند و روشن جنابعالی قطعاً مستجاب الدعوه نیز خواهید بود) تا در صورت صحت برخورداری اینجانب از چنان امراض و آفات و ضعف و ابتلائات و قصوری در آینده موجبات شفای عاجلم فراهم گردد.

اما کل ادعای اینجانب طی نامه نخست به جنابعالی صرف نظر از حواشی آن که چندان محلی از اعراب ندارد ناظر بر یک مسئله محوری بود و آن اینکه با استناد به اظهارات خودتان در مصاحبه با سایت روز (داستان آن فرار بزرگ) می توان خروج شما از کشور را با «ظاهر فرار» اما «باطنی از قبل طراحی شده» گمانه زنی کرد.

این چیزی است که در پاسخ جنابعالی به اینجانب کاملاً (یا به عمد یا به سهو) از قلم افتاده و ظاهراً جنابعالی ترجیح داده اید بجای پرداختن به آن، متن را قربانی حاشیه فرمائید.

اجازه بفرمائید مجدداً آن بخش از نامه خود به جنابعالی را با یکدیگر مرور کنیم:

«آیا فهم این مسئله برای جنابعالی تا این اندازه سخت بود که نتوانستید درک کنید کل داستان فرارتان را باید به حساب پروژه از پیش طراحی شده وزارت اطلاعات ایران بگذارید تا بدینوسیله از یک سو خود و نظام را از زیر بار يک پرونده تاریخ مصرف تمام شده، رها کنند و هم زمان با کوچاندن جنابعالی به آمریکا و طبعاً هیجانزدگی مقتضای سن جنابعالی از این فرار بزرگ و قرار گرفتن در مقابل دوربین تلویزیون صدای آمریکا و ابراز سخنگوی مدافعین حقوق بشر شدن تان، خوراک مناسبی برای افکار عمومی داخل کشور فراهم کنند تا ثابت شود سرنخ همه بحران و ناآرامی های 18 تیر در آمریکا بوده. برای اثبات این ادعا چه سندی بهتر و قابل دسترس تر از احمد باطبی و و حضورش در استودیوی صدای آمریکا و اتخاذ مواضع سیاسی اپوزیسیونی!!!؟ جناب آقای باطبی شما تصور می کنید قوه قضائیه ایران برای بازگرداندن جنابعالی به زندان از جنابعالی رودربایستی داشته و یا اینکه ماخوذ به حیا بوده اند؟ مطمئن باشید اگر عزم شان برای بازگرداندن باطبی به زندان جزم بود مانند مورد قبلی بدون اطلاع وسط خیابان جنابعالی را بازداشت و به اوین منتقل می کردند. مگر فراموش کرده اید؟ متوجه نیستید چه ساده بازی خورده اید؟

ابتدا به جنابعالی از دادگاه تماس گرفته اند که به دلیل فعالیت سیاسی باید به زندان بازگردید مضافاً اینکه دیگر مشمول برخورداری از مرخصی نیز نمی شوید!

تا اینجای کار یعنی «ترساندن شما و ترغیب تان برای فرار». بعد هم که توسط وزارت در ایزوله قرار گرفته اید و به اعتراف خودتان تمامی تلاش های تلفنی تان برای کسب اطلاع و نظر از بازجو و معتمدین تان به مشکل برخورده و ظاهراً!!! بدلیل ایام عید جملگی خارج از دسترس بوده اند! بقیه ماجرا نیز کاملاً قابل فهم است: مدیریت ریموت کنترلی و از پشت صحنه برای دادن فضا به احمد باطبی جهت خروج از کشور بدون آنکه جنابعالی کمترین شکی از این بابت کرده و در تمام مدت خود را در کانون فرار بزرگ تان بسوی آزادی فرض کرده اید!»



جناب آقای باطبی

با توجه به بداهت طراحی فوق آیا اکنون به اینجانب اجازه می دهید تا حاشیه رفتن های جنابعالی در پاسخ به نامه خود را ناشی از عصبانیت طبیعی و قابل درک تان بگذارم. اگر اشتباه نکنم ظاهراً جنابعالی نیز شخصاً و باطناً به صرافت بدیهی بودن چنین ادعائی اذعان دارید، اما طبیعتاً می پذیرم اعتراف به چنین وقوف و سهوی آن هم در سپهر علنی جامعه سخت و بلکه ناخوشآیند است.

شاید هم اشتباه از سوی اینجانب بوده که از ابتدا نباید این موضوع را رسانه ای کرده و صرفاً به ارسال ایمیل یا نامه خصوصی به جنابعالی اکتفا می کردم.

اما اجازه فرمائید تا در همین جا فرصت را مغتنم شمرده و صادقانه خدمت تان معروض دارم: دغدغه و پرسش اصلی اینجانب در کتابت نامه نخست به جنابعالی یافتن پاسخ این پرسش اساسی بود که:

احمد باطبی در طراحی و انجام پروژه مزبور در مقام «بازی خورده» قرار دارد یا به جایگاه «بازیگر» تکیه زده؟

خوشبختانه بعد از پاسخ جنابعالی به نامه اینجانب به وضوح پاسخ خود را دریافت کردم.



موفق باشید ـ داریوش سجّادی

20/تیر/87



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

فراری دادن بزرگ:

http://news.gooya.com/columnists/archives/073965.php

داستان آن فرار بزرگ ـ مصاحبه احمد باطبی با سایت روز:

http://www.roozonline.com/archives/2008/07/post_8210.php

پاسخ به داریوش سجادی ـ احمد باطبی:

http://news.gooya.com/politics/archives/2008/07/073998.php

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر