۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۹, یکشنبه

من رای نمی دهم!


انتخابات پارلمانی 29 بهمن سال 79 نخستين انتخابات در طول 21 سال گذشته حيات جمهوری اسلامی ايران است که صاحب اين قلم بدليل اقامتش در ايالات متحده آمريکا توفيق حضور در آنرا ندارد.

21 سال است که پا به پای ديگر هم وطنان محجوب ايرانی در تمامی مراحل انقلاب بسته به وُسع و توان خود حضور داشته و در تمامی انتخابات کشور مشارکتی آگاهانه و نه از سر ادای تکليف! داشته ام.

تقدير آن بوده که اين بار نتوانم از حق مشروع شهروندی خود برای انتخاب نمايندگان مورد وثوق جهت ورود به پارلمان برخوردار باشم.

اما غيبت جبری خود در اين انتخابات را همچون ديگر ايرانيان خارج از کشور با اين اُميد توجيه می کنم که هم وطنانمان در داخل با حضور گسترده شان جالی خالی ما را بنحو احسن در انتخابات روز جمعه 29 بهمن ماه پُر کرده و همچون ما در اين انتخابات:

رای نمی دهند! به آن کانديداهائی که کمترين حُرمتی برای فهم و شعور و تشخّص اين مردم قائل نيستند!

رای نمی دهند! به آن کانديداهائی که طی دو سال گذشته يک روز هم نگذاشتند انتخاب اصلح مردم در دوم خرداد 76 بدون دغدغه به مسئوليتهای محوله خود بپردازد!

رای نمی دهند! به آن نمايندگانی که وزير کشور محبوبشان را بناحق با حربه استيضاح از حيّز انتفاع انداختند!

رای نمی دهند! به آن جريان انحصارطلبی که خاتمی و يارانش را در «قشقرق موج» آنگونه ناجوانمردانه مورد عتاب قرار داد!

رای نمی دهند! به آن جناح تمامت خواه و خشونت طلبی که در کوی دانشگاه آن فاجعه غم انگيز را رقم زد!

رای نمی دهند! به آن جناح اقتدارطلبی که طی دو سال گذشته همچون بختک بر جان مطبوعات اصلاح طلب افتاد!

رای نمی دهند! به آن نمايندگانی که در فتنه قتلهای زنجيره ای با لطائف الحيّل مذبوحانه کوشيدند انگشت اتهام خود را متوجه خاتمی و يارانش کنند!

رای نمی دهند! به آن نارفيقانی که حماسه دوم خرداد 76 را «آبله مُرغانِ» انقلاب توصيف کردند!

رای نمی دهند! به آن جريان سياسی ای که يک لحظه هم از کارشکنی در مسير حرکت کابينه خاتمی غفلت نکرد!

رای نمی دهند! به آن عاليجناب و حاميان حزبی اش که از سياست تنها موج سواری و فرصت طلبی آنرا آموخته اند!

همچنانکه:

رای نمی دهند! به آن نمايندگان مستقلی که با فرض شايستگی شان، با حضور خود در عرصه اين انتخابات تنها آراء فهرست جبهه دوم خرداد را با شکنندگی مواجه کرده اند!

مجلس مکان مناسبی برای مستقل ها نيست! بتعبير شاعرانه زنده ياد سلمان هراتی:

«ميان اين همه تفاوت، چطور می توان بی تفاوت ماند؟!»

همچنانکه:

رای نمی دهند! به آن کانديداهای مستقل دوم خردادی که ايشان نيز علی رغم شايستگی شان، همان بلائی را بر سر فهرست کانديداهای جبهه دوم خرداد می آورند که مستقل ها خواهند آورد!

مردم فهيم ايران بايد از اين فرصت تاريخی جهت قوام يافتن نظام انتخابات حزبی نهايت حُسن بهره را ببرند.

همه کانديداهای مستقل عزيزند! اما عزيزتر از ايشان مجلسی است که با برخورداری از فراکسيونهائی منسجم و توانمند به مصاف دشمنان جامعه باز و ياری اصلاحات و توسعه سياسی مورد نياز کشور برود.



داريوش سجادی

روزنامه پيام آزادی ـ چاپ تهران

27/بهمن/78


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر