۱۳۹۲ خرداد ۱, چهارشنبه

خطای آلفا



در جامعه شناسي غرب « خطاي آلفا» به رفتاري قلمداد مي شود كه طي آن در برخورد با يك «بزه» اجتماعي عامل بزهكار مصون از تعرض بماند و در مقابل عامل بي گناه عقوبت گردد!

در گزارش هيئت اعزامي سازمان بازرسي كل كشور جهت ريشه يابي آشوب هاي خرم آباد بوضوح مي توان ارتكاب « خطاي آلفا» در مرحله تحقيق را رؤيت كرد.

اينكه در گزارش هيئت بازرسي ، بار اصلي مسئوليت در آشوب هاي خرم آباد متوجه « دفتر تحكيم وحدت» و برخي از مسئولين استانداري و وزارت كشور قرار گرفته ، مبين كم توجهي اين هيئت به زمينه سازان اصلي بحران در كشور مي باشد كه مدت ها است با جنجال آفريني هاي تصنعي ، فضاي جامعه را مستعد بحران و آشوب كرده اند.

علي الظاهر انگيزه اوليه آشوب در خرم آباد از اعتراض به سخنراني آقايان سروش و كديور « مدعوان نشست دفتر تحكيم وحدت» آغاز شده.

لذا طبيعي است در موقعيتي كه روزنامه « كيهان» پيش از اين ، طي يك جوسازي پليسي با درج نام « دكتر سروش» و« دكتر كديور» در ذيل فهرست « جايزه بگيران» از دولت آمريكا ، راساً در مقام عدليه نشست و بي محاكمه ، حكم خيانت را براي ايشان صادر كرد « بدون آنكه از سوي هيچ مقام قضائي مورد سوال قرار گيرد» و با فراغ بال حقوق شهروندي ايشان را بدون اعطاي حقدفاع مورد تعرض قرار داد ، حال جمعي ساده انديش نيز در مقام خيانت ستيزي با «از پيش محكوم شدگان» كيهان ، احساس تكليف شرعي كنند و دست به شهر آشوبي بزنند!

خصوصاً آنكه همان روزنامه و متحدينش ، پس از برپائي مهلكه در خرم آباد ، در كناري ايستاده و با ادبياتي حماسي و پهلوانانه ، ضمن تحريك ويژگيهاي جسورانه جامعه لرستان ، براي غوغائيان كف مي زدند و ايشان را مورد تشويق قرار مي دادند.

ادبياتي از اين دست كه :

« لرستان مركز پاسداري از دين و روحانيت است ... لرستان ، برلين نيست !...لرستان شهيد داده جاي «منافقين»! نيست... مردم متدين و انقلابي لرستان نسبت به دين حساسيت دارند و اجازه نخواهند داد «عناصر خائن و مزدور » كه از آمريكا پول مي گيرند قدم به سرزمين دلاور خيز لرستان بگذارند. چرا عده اي مي خواهند لرستان را بدنام كنند؟»

و لابد پس از آن هم پخش ترانه محلي « دايه ، دايه وقت جنگه» نيز براي غوغائيان به غايت دلچسب مي آمده!

اين در حالي است كه يك هفته بعد ، همان «دكتر كديور» بزعم آقايان خائن و مزدور در مراسم سالگرد آيت الله طالقاني در حسينيه ارشاد «تهران» و همزمان دكتر سروش نيز در دانشگاه «Westminster» لندن به همان مناسبت براي جمعي از ايرانيان علاقه مند « بدون كمترين اعتراضي از سوي مستمعين» به ايراد سخنراني پرداختند.

لذا بنا به استدلال حاميان غوغائيان خرم آباد ، اكنون بايد شهروندان تهراني و هم وطنان مقيم لندن را در كمال بي غيرتي و بي ديني تلقي كرد كه بدون حتي يك فحش و ناسزا ، متشخصانه به استماع سخنان سخنرانان نشستند.

ظاهراً آقايان مي كوشند جامعه « لُر» را جامعه اي بي فرهنگ و هيجان زده كه صرفاً به «ارزشهائي» نظير تفنگ و اسب و جنگآوري متكي اند ، معرفي كرده و ضمن تحريك هنجارهاي غير مدني در ايشان تصويري خشن ، نامعقول ، احساساتي و « داش مشدي» ! از لرهاي ايران ارائه دهند.

بديهي است لوازم چنين استدلالي آن است كه ، بعد از تقسيم بندي شهروندان به «خودي و غير خودي» اكنون شهر هاي «خودي و غيرخودي» را نيز بايد به تقسيمات كشوري افزود!

متأسفانه، علي رغم مسبوق به سابقه بودن اين «كهنه شگرد» كيهان در قائله هائي نظير « موج» و « نامه محرمانه فرماندهان سپاه» و يا شانتاژ خبري « كنفرانس برلين» ليكن بدليل تحت پي گرد قرار نگرفتن ، كام مسئولين اين روزنامه در استمرار مشي ناصواب مطبوعاتي خود برخوردار از شيريني مضاعف شده و طبعاً در آينده نيز در تداوم اين سلوك تشنج آميز جري تر خواهند شد.



داريوش سج ادي

28 /شهريور/79

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر