۱۳۹۲ خرداد ۳, جمعه

نامه به سردبير روزنت


جناب آقای مسعود بهنود
سردبير محترم روزنت
با اهداء سلام
احتراماً معروض می دارد با توجه به گزارش بدون امضای! آن سايت خبری، منتشره در مورخه پنجشنبه هشتم دی ماه سال جاری تحت عنوان: «ادعای نادرست گوينده تلويزيون هما و توضيح کروبی» که طی آن اتهامات و شائبه هائی متوجه تلويزيون هما و اينجانب شده است، ذيلاً بمنظور تنوير افکار عمومی و توجيه مخاطبان محترم رسانه تحت امر جنابعالی توضيحات لازم را اعلام می دارد.
مستدعی است حسب وظيفه عرفی، اخلاقی و طبعاً قانونی مراتب انتشار اين مطلب در رسانه تحت امرتان را امر به ابلاغ فرمائيد.

متعاقب انتشار خبر ارسال نامه جناب آقای بهروز افخمی به دبير محترم شورای عالی امنيت ملی مبنی بر تعطيلی موقت تلويزيون صبا (بدليل کارشکنی های صورت گرفته) همانطور که به درستی در گزارش فوق الذکر آورده ايد اينجانب طی يک مصاحبه تلفنی با جناب آقای مهدی کروبی دبير کل محترم حزب اعتماد ملی و متولی تلويزيون مزبور (صبا) به استناد گزارش آن سايت پاسخ جناب کروبی در خصوص ادعای مطروحه مبنی بر توقف فعاليت تلويزيون صبا به دستور آيت الله خامنه ای را جويا شدم و همانطور که خود نيز اعلام کرده ايد جناب آقای کروبی صراحتاً آن ادعا و خبر را تکذيب کرده و آنرا دروغ محض خوانده اند.
پيرو درج متن مصاحبه اينجانب با جناب آقای کروبی در سايت های مختلف از جمله سايت وزين انتخاب، مشاهده شد سايت « روز» طی گزارش فوق الذکر با توسل به احتجاجاتی ضعيف البنيان از اساس منکر انتشار ادعای مزبور(توقف تلويزيون صبا با دستور رهبری) در « روز» شد. از جمله آنکه: سردبير « روز» در زمينه اين مصاحبه گفت:
« آن چه مورد اشاره و تکذيب آقاي کروبي است (مقام معظم رهبري نفيا يا اثباتا کوچک ترين نظري در اين خصوص به بنده نفرموده اند) در هيچ کجاي خبر «روز» وجود نداشته است. در سئوال مصاحبه گر تلويزيون هما، گزاره اي کاملاً کذب در مورد خبر « روز» وجود دارد. در خبر ما هرگز از «شخص آيت الله خامنه اي» ذکري نشده است.»
سردبير روز در خاتمه متذکر شده:
« تاکيد مصاحبه گر (داريوش سجادی)، که از ايالات متحده آمريکا به همکاري با شبکه تلويزيوني هما (داراي مجوز فعاليت از وزارت ارشاد) مشغول است به اين که «سايت اينترنتي روز در خارج از کشور قرار دارد»، يکي ديگر از نکته هاي سئوال وي از آقاي کروبي است. سايت هاي اينترنتي در جائي قرار ندارند و در بزرگراه هاي اطلاعاتي جهان سير مي کنند. اين درست است که بخشي از کادر تحريري «روز» در خارج از ايران به سر مي برند، اما اصرار بر انتساب منشا «خارجي» به اين روزنامه نگاران، از نوع خبررساني تريبون هاي امنيتي مشخصي چون روزنامه کيهان است که معمولاً همزمان با برخوردهاي قضايي و اطلاعاتي صورت مي گيرد.

جناب آقای بهنود
اکنون با توجه به اين کليات از جنابعالی می پرسم:
مطمئنيد خبر مزبور را روز نت منتشر نکرده؟
در پاسخ کمی تامل کرده و بر روی آن فکر کنيد.
تکرار می کنم:
مطمئنيد خبر مزبور را روز نت منتشر نکرده؟
حسب اطلاع جنابعالی معروض می دارد، پرسش اينجانب از جناب آقای کروبی متکی بر محکمات بود.
جناب آقای بهنود، جنابعالی و اينجانب هر دو روزنامه نگار هستيم و بيش از بنده ، بر جنابعالی به اعتبار پيش کسوتی و قدمت و پيشينه و تجربه بلند تان در اين حرفه فرض است که اشتباهات قلمی خود را مستوره در تهمت و افترا به ديگران ننمائيد!
اگر از اساس منکر آن هستيد که نقل قول های منتشر شده در گزارش روز ششم دی ماه تان (ابلاغ مخالفت بيت رهبري از سوي ضرغامي) با امضای قطعاً مستعار ميثم تواب منتشره در مورخه ۶ دی ۱۳۸۴ القا کننده دستور آيت الله خامنه ای برای توقف فعاليت تلويزيون صبا نيست. توصيه می نمايم يک بار ديگر و با دقت آن گزارش را مطالعه فرمائيد.
دقت بفرمائيد:
« چند روز پيش از آغاز برخورد جدي با شبكه تلويزيوني صبا وابسته به مهدي كروبي و حزب تازه تاسيس اعتماد ملي، عزت‌الله ضرغامي رئيس سازمان صداوسيما در تماسي با مهدي كروبي اظهار داشته است: در بيت رهبري از اين تلويزيون شما نگران هستند. شما با اين کار مومنان را مي رنجانيد. به گزارش خبرنگار روز، كروبي در پاسخ گفته که من تلويزيون را براي آنهائي كه ماهواره دارند درست مي‌كنم نه آن مومنين که مي گوئيد.»
در ادامه آن گزارش و چند سطر پائين تر اضافه شده:
«اين اتفاق، در شرايطي مي افتد که يك ماه پيش از اين ماجراها بهروز افخمي در جلسه‌اي با روزنامه‌نگاران گفته بود كه تنها عاملي كه مي‌تواند موجب توقف فعاليت‌هاي شبكه تلويزيوني صبا شود، دستور مقام رهبري است.»
حال خود قضاوت فرمائيد خواننده با چينش زيرکانه چنين پازلی قهراً به کدام نتيجه خواهد رسيد؟
بگذريم. اما چنانچه کماکان بر نظر خود مبنی بر کذب بودن ادعای مزبور در طرح آن پرسش از جناب آقای کروبی توسط اينجانب اصرار داريد. لااقل اينجانب و جميع مخاطبان سايت تحت امرتان را توجيه بفرمائيد که منظور نويسنده محترم تان در گزارش ديگری که تصادفاً در همان تاريخ در سايت روز درج شد، از مطالب ذيل چه بود؟
دقت بفرمائيد:
«... خبر رسمي توقف پروژه تلويزيون ماهواره اي «صبا» با خبرهاي غيررسمي ولي موثقي درمورد «منشأ» اين توقف همراه بود. منشأي که (همان طور که انتظار مي رفت) چيزي جز موضع مخالف شخص اول کشور در مقابل راه اندازي اين شبکه تلويزيوني نبود. با روشن شدن موضع رهبر نظام در مورد پروژه صبا، تلاش هاي آقاي کروبي و همکارانشان براي تأسيس شبکه تلويزيوني ماهواره اي، به سرعت متوقف شده و عملاً، پروژه اي که از فرداي روز انتخابات رياست جمهوري راجع به آن تبليغات فراوان به عمل آمده بود، به نقطه پايان خود رسيد.»
نويسنده در ادامه مطلب خود با مقايسه بزعم خود «عقب نشينی جناب کروبی» در موارد مشابه از جمله عقب نشينی نسبت به افشاگری نسبت به تخلفات انتخاباتی در انتخابات رياست جمهوری نهم و عقب نشينی نسبت به اعتراض به رد صلاحيت های نامزدهای انتخابات مجلس هفتم بعد از فرمان رهبری بصراحت افزوده:
« ...علي الظاهر، درخصوص شبکه ماهواره اي صبا هم، چنين وضعيتي عيناً تکرار شده است. آقاي کروبي و دست اندرکاران حزب اعتماد ملي، پس از مدت ها برنامه ريزي و خرج و تبليغات، اکنون درپي اعلام مخالفت غيررسمي رهبري درمورد راه اندازي شبکه جديد، کاملاً شوکه و غافلگير به نظر مي رسند. گويي تاکنون، در برنامه ريزي هاي خود براي تأسيس رسانه جديد، روي موضع گيري رهبري حسابي باز نکرده بودند يا پيش بيني مساعدي از نوع اين موضع گيري داشته اند.»

نهايتاً نويسنده مطلب خود را با چند پرسش به انتها رسانده از جمله:
« با چه تحليل و برمبناي چه اطلاعاتي (آقای کروبی) معتقد بودند که شکستن انحصار حکومت درعرصه تلويزيون، با واکنش رهبر جمهوري اسلامي مواجه نمي شود؟»

گوشه های از مقاله «اتفاق "غير منتظره" اي بود؟» بقلم جناب آقای حسين باستانی منتشره در سايت روز ـ مورخه 6/دی/84

جناب آقای بهنود!
دوستانی که اينجانب را می شناسند و با رسم الخط سياسی قلم اينجانب هم آشنائی دارند بخوبی مطلعند که اينجانب هم درست يا غلط ذيل روزنامه نگاران اصلاح طلب تعريف شده ام. لاکن بدون شرمندگی موظفم خدمتتان معروض بدارم که انتساب اينجانب به آن دسته از اصلاح طلبانی است که خطوط قرمز و اصول و پرنسيب های حاکم بر انقلاب را برسميت می شناسند. بنابراين تحت هيچ شرايطی حاضر نيستيم حقيقت را فدای مصلحت نمائيم.
جناب آقای بهنود اينجانب نيز به اعتبار جهتگيری سياسی شناخته شده خود از منتقدان دولت جديد بوده و هستم و چندان هم مواضع و اقدامات اين دولت را خوش ندارم، اما همه اينها را مجوز آن نمی دانم تا برای مبارزه با رقيب، دوات قلم خود را ملوث به اصول فروشی و انصاف شکنی و عوام فريبی نمايم.

جناب آقای بهنود
پنجاه و نه سال تجربه نويسندگی سرمايه کم ارزشی نيست که چنين نازل چوب حراج بر آن با افترا بستن به ديگران می زنيد.
قلمی که به قول سرور گرامی جناب آقای دکتر هاشم آقاجری از آن مرواريد می تراود چگونه می تواند براحتی افترای سنگينی از اين دست را منتسب به بقول جنابعالی مصاحبه گر تلويزيون هما کند؟
اجازه فرمائيد يکبار ديگر افترای جنابعالی به اينجانب و همکارانم در تلويزيون هما را با يکديگر روخوانی کنيم:
... تاکيد مصاحبه گر (داريوش سجادی) که از ايالات متحده آمريکا به همکاري با شبکه تلويزيوني هما (داراي مجوز فعاليت از وزارت ارشاد) مشغول است به اين که «سايت اينترنتي روز در خارج از کشور قرار دارد»، يکي ديگر از نکته هاي سئوال وي از آقاي کروبي است. سايت هاي اينترنتي در جائي قرار ندارند و در بزرگراه هاي اطلاعاتي جهان سير مي کنند. اين درست است که بخشي از کادر تحريري «روز» در خارج از ايران به سر مي برند، اما اصرار بر انتساب منشا «خارجي» به اين روزنامه نگاران، از نوع خبررساني تريبون هاي امنيتي مشخصي چون روزنامه کيهان است که معمولاً همزمان با برخوردهاي قضايي و اطلاعاتي صورت مي گيرد.

جناب آقای بهنود
شبکه ماهواره ای هما فاقد مجوز از وزارت ارشاد است به همين دليل است که همانند شبکه صبا هيچ دفتری در تهران ندارد. مزيد اطلاع جنابعالی و ديگر کسانی که دچار چنين شائبه ای هستند معروض می دارد که تلويزيون هما 6 ماه قبل از آغاز به کار خود با طی تمامی مراحل قانونی، رسماً از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ايران مجوز فعاليت قانونی در کشور را مطالبه کرد و خوشبختانه در آن مقطع (اواخر دوره رياست جمهوری جناب آقای خاتمی) با حُسن ظن مسئولين مربوطه موفق به کسب مجوزی موقت و 6 ماهه شد ليکن با انقضای 6 ماه مزبور و جايگزينی دولت جناب آقای احمدی نژاد مدت يک سال است که مجوز مزبور تمديد نشده و مديريت تلويزيون هما کماکان از تمامی کانالهای قانونی بدنبال اخذ مجوز مزبور است. لاکن حسب اعلام مسئولين مربوطه جهت تعيين تکليف نهائی ارائه مجوز به شبکه های ماهواره ای علاقه مند به فعاليت در ايران طرحی توسط وزارت ارشاد تهيه و به شورای عالی امنيت ملی کشور ارسال شده و متقاضيان تا تعيين تکليف نهائی اين طرح در شورای عالی امنيت ملی بايد منتظر بمانند.
قطعاً چنانچه همان مصاحبه اينجانب با جناب آقای کروبی را به دقت مطالعه می فرموديد متوجه می شديد که جناب کروبی نيز به اين مسئله (کيفيت مجوز تلويزيون هما) اشاره درست کرده بودند. اما برای توجيه و حضور ذهن خوانندگان از منظور سردبير محترم روزنت در بخش پايانی اظهارات شان بايد به اطلاع برسانم که ايشان بواقع می فرمايند تلويزيون هما و مصاحبه گر آن يک تريبون امنيتی از نوع روزنامه کيهان است (مزيد اطلاع آن دسته از دوستانی که متوجه نشدند معروض می دارد که تاکيد داخل پرانتز سردبير محترم روز مبنی بر برخورداری اين تلويزيون از مجوز ارشاد بمعنای آن است که اين تلويزيون متصل به تريبون های امنيتی است که توانسته در دل آمريکا برخوردار از مجوز ارشاد شود. حال بگذريم که در اين قسمت هم يک دروغ ديگر و انشاالله سهواً به خواننده منتقل شده) که با گفتن مبدا سايت روز (يعنی خارج از کشور) بدنبال منسوب کردن آن به اجنبی و جواسيس! بوده تا بدينوسيله بتواند اين سايت را در معرض اتهام عامليت خارجی قرار دهد!

جناب آقای بهنود
طلا که پاک است، چه منت اش به خاک است؟
وقتی به شهادت خودتان بخشی از کادر سايت روز (آن هم اصلی ترين آنها) در خارج از کشور بسر می برند. جنابعالی در مقام سردبير در لندن تشريف داريد و طنز نويس تان در بروکسل هستند و تحليلگران تان يکی در فرانسه و ديگری در کانادا تشريف دارند، مديريت فنی و کاريکاتوريست تان در تورنتو مستقرند و شرکت ناشرتان هم در فرانسه ثبت شده، و سرکار خانم فرح کريمی تان هم در هلند تشريف دارند، حال چنانچه اينجانب و امثال اينجانب در معرفی سايت تان بگوئيم اين سايت در خارج قرار دارد، اين بمعنای امنيتی بودن و کيهانی بودن و توطئه تراش بودن است؟
معروف است از يک هم وطن گيلکی که به هر دليلی شيفته تهران بود پرسيدند بچه کجائی؟
با همان لهجه شيرين گيلکی پاسخ داد: اطراف تيران!!!
خوب دوست عزيز، وقتی در خارج تشريف داريد، چگونه بايد سايت تان را معرفی کرد. چرا از بيان آن ابا داريد؟ همانطور که اينجانب و همکاران اينجانب هم مطمئناً وقتی جنابعالی فرموديد تلويزيون همائی که مستقر در آمريکا است، از آن استنتاج مامور شيطان بزرگ! بودن را برای خود نکرديم و هرگز هم از آن بابت مکدر نشديم و نخواهيم شد.
گذشته از آن جنابعالی با کدام مجوز اين چنين بی پروا جمعی از مخلص ترين و دلسوزترين ايرانيان وطن خواه و علاقه مند به کشور را که در کمال تواضع و فروتنی در سخت ترين شرايط و بدون کمترين منت در تلويزيون هما مشغول به کار هستند را منسوب به سازمان ها يا اقدامات امنيتی می کنيد؟
تصادفاً چنين ايراد اتهامی از سوی جنابعالی به پرسنل هما بسيار نزديک تر به سلوک حرفه ای همان روزنامه مورد اشاره تان است، تا خبر رسانی دقيق تلويزيون هما.
پرسنل هما تاوان چه چيزی را بايد بپردازند که از سوئی بصورت مستمر بايد توسط FBI استنتاخ شوند که چرا مانند ديگر تلويزيون های فارسی زبان موجود در آمريکا تن به گويش فحاشانه و ادبيات سخيف مصطلح در آن رسانه ها نمی دهند و از جانب ديگر از سوی جنابعالی و جمعی ديگر از همفکران تان در داخل کشور متهم و منتسب به امور امنيتی از نوع روزنامه کيهان شوند؟
قطعاً می پذيريد که دلجوئی از تک تک پرسنل تلويزيون هما اولين و کمترين وظيفه بر ذمه جنابعالی است.

جناب آقای بهنود
در خاتمه تنها به يک نکته اکتفا می کنم.
بيان پوزش و عذر خواهی آنقدرها هم که تصور می رود، سخت نيست. وقتی تنها با بيان يک کلمه عذرخواهی می توانستيد نسبت به درج خبر کذب انشالله سهوی تان به شعور مخاطبان خود احترام بگذاريد، چرا شيپور را از سر گشادش نواختيد؟

با آرزوی توفيق روزافزونتان در انجام امور محوله.



داريوش سجادی
هشتم دی ماه 84
آمريکا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر