مدرسه حقانی و دانش آموختگان مدرسه حقانی طی دو سال گذشته در محاورات و مراودات سياسی و مطبوعاتی جبهه دوم خرداد مُبدل به واژه رازآلودی شده که برای ناآشنايان با جناحهای سياسی ايران شائبه ها و تلقی های ناصحيحی را فراهم کرده است.
اين گفتمان کِدِر تعارض آشکاری با مطالبه شفافيت در عرصه سياست از جانب اصلاح طلبان دارد.
شاخه مطبوعاتی جبهه اصلاح طلبان همواره در آستانه ورود به مبحث مدرسه حقانی با يک کم لُطفی آشکار، شعور مخاطبان خود را با تنزل لهجه قلم و لسانشان تا سطح نوول های جنائی آگاتاکريستی مورد اهانت قرار می دهند.
متأثر از چنين لهجه و خط الرسمی بخش وسيعی از مخاطبان ناآشنا با جريانهای سياسی ايران در ارزيابی محافل سياسی دچار توهّم و ابهام از اين مدرسه رازآلود که معلوم نيست در کجای دنيا واقع و کارش چيست شده و ذهنيت برخاسته از چنين تلقی وهم آلودی در برآورد نهائی اين مجموعه فرهنگی را بمثابه لُژيونی فراماسونری با جلسات شبانه و مخفيانه و برخوردار از آداب و سنن خاص خود قرائت می کند!
برخلاف چنين تصوری، مدرسه حقانی تنها يک ميسيونری مذهبی مانند صدها کانون آموزش دينی در ايران است که پيش از انقلاب اسلامی توسط بخشی از روحانيون در شهر قم تاسيس شد وحتی برخلاف مدارس موجود دينی در آنزمان از امکانات رفاهی و تحصيلی مناسبتر و مجهزتری نيز برخوردار بود.
بانيان اين مدرسه آقايان آيت الله بهشتی، قدوسی، مصباح يزدی و جنتی بودند که اهتمامشان مدرنيزاسيون فضای ذهنی ـ تحصيلی طلاب علوم دينی بود.
مدرسه با چنين هدفی اقدام به جذب و آموزش طلاب جوان کرد و در پرونده تحصيلی خود بعضاً طلاب مُستعد و خوشفکری را نيز به جامعه عرضه کرد.
غلامحسين کرباسچی يکی از دانش آموختگان سرشناس و موفق اين مدرسه مذهبی است.
اما آنچه که باعث شده از طلاب اين مدرسه در مُراودات سياسی بعنوان يک طيف سياسی متمايز نام برده شود، نفوذ حلقه ای متصلب از دانش آموختگان اين مدرسه در قوه قضائيه است که با قرائت تک ساحتی و خشن از فقه اسلامی توليّـت بخش مؤثری از عدليه نظام را در انحصار خود درآورده اند.
چهره های سرشناس اين حلقه در قوه قضائيه طی سنوات گذشته و در حال حاضر آقايان علی رازينی، روح الله حسنيان، علی فلاحيان، محسنی اژه ای، پورمحمدی و يونسی می باشند.
بخشی از اين حلقه نيز خارج از قوه قضائيه بسر می برند اما وابستگی و تعلق خاطر نهائی شان با حلقه قوه قضائيه است.
سابقه مشی خشونت آميز اين حلقه از پيش از پيروزی انقلاب اسلامی موجود بوده تا جائيکه حتی در پرونده مبارزاتی غلامحسين کرباسچی خوشنام ترين طلبه اين مدرسه نيز نقاط ابهامی در جريان مرگ حجت الاسلام شمس آبادی وجود داشته که جناح راست بعد از جدائی کرباسچی ازايشان همواره از اين نقطه ابهام در مناسبات پشت پرده عليه کرباسچی نهايت استفاده را برده است!؟
حضور سمبليک علی اکبر ناطق نوری بر مزار شمس آبادی در بدوّ سفرش به اصفهان و در اوج مبارزات انتخابات رياست جمهوری سال 76 بعد از آنکه کرباسچی و حزب کارگزاران سازندگی ماشين تبليغاتی عظيم خود را بنفع محمد خاتمی بحرکت درآورد، شيطنتی ديپلماتيک از سوی ناطق نوری نسبت به کرباسچی محسوب می شد.
همچنين زمانيکه گروه تروريستی رجوی زيرکانه موفق به انتقال فيلم رَجم سه تن از کادر خطاکار نيروی انتظامی در سال 70 به خارج از کشور و قرار دادن آن بر روی شبکه اينترنت شدند، رازينی و نيازی در مقام رياست سازمان قضائی نيروهای مسلح و دادستان نظامی تهران با قرائت نامشان در ذيل حکم سنگسار در آن فيلم مُبدل به چهره های بين المللی خشنی نزد افکار عمومی جهان شدند.
نکته قابل توجه در مشی سياسی حلقه حقانی تمايل ايشان به حرکت با چراغ خاموش در جاده سياست است.
اين جناح تا قبل از انتخابات مجلس پنجم توانسته بود با اتخاذ شيوه اختفاء ضمن استتار و خارج از دسترس نگاه داشتن نيروهای خود پُستها و مسئوليتهای بالائی را در ساختار حکومت کسب کند . اما با تأسيس «جمعيت دفاع از ارزش های انقلاب اسلامی» اين حلقه وسوسه شد تا برای نخستين بار چراغ های ماشين ديپلماسی خود را روشن کند. اما بدليل اُنس با ديپلماسی اختفاء نتوانستند تلاش موفقی در عرصه افکار عمومی عرضه کرده و بعد از شکست سنگين شان در انتخابات رياست جمهوری سال 76 ، چراغ جمعيت کم فروغ درخشيد و بسرعت هم محو شد.
در مجموع نکته حائز اهميت آنست که خاستگاه حلقه حقانی برخلاف تلقی عامه قبل از آنکه منشاء مکانی داشته باشد، برخاسته از منشائی عقيدتی است. هرچند با توجه به نفوذ قرائت های جنجالی و خشن آيت الله مصباح يزدی و جنتی (دو تن از بانيان اين مدرسه) از تکاليف و مسئوليتهای دينی در الگوهای رفتاری برخی از دانش آموختگان اين مدرسه ، می توان از نقطه نظر مشی آموزشی نيز مدرسه حقانی را مورد نقد و مناقشه قرار داد.
داريوش سجادی
روزنامه پيام آزادی ـ چاپ تهران
هشتم دی ماه سال هفتاد و هشت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر