۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۹, یکشنبه

لحظه های جيوه ای


نقدي بر جايگاه سياسي هاشمي رفسنجاني

اكبر هاشمي رفسنجاني ، سياستمدار برجسته ايران بعد از اتمام دوره رياست جمهوريش در سال 1998 ، ظاهراً با انتصاب در كُرسي رياست « مجمع مشاوره اي تشخيص مصلحت نظام» توسط آيت الله خامنه اي رهبر ايران ،خود را مُهياي يك مرخصي نامحدود استحقاقي مي كرد !

اين روحاني 67 ساله ، چهل سال از زندگي اش را در مبارزه و فعاليت سياسي گذرانده كه نيمي از آنرا طي سالهاي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي ايران صرف مبارزه با حكومت وقت كرد و نيمه دوم حيات سياسي وي با تأسيس جمهوري اسلامي ايران صرف تمشيت امور حكومت نوپاي انقلابيون در مصادر تراز اول حكومتي شد .

اين روحاني روستازاده بر خلاف اكثر روحانيون ايران كه از كسوت مذهبيشان براي معيشت استفاده مي كردند ، بدليل برخورداري از تَمَوّل خانوادگي اين فرصت را داشت تا با فراغت از دغدغه معاش به سياست بپردازد.

نيمه نخست زندگي سياسي هاشمي عمدتاً يا در زندان گذشت و يا بيرون از زندان صرف مبارزه سياسي با رژيم محمد رضا پهلوي پادشاه حاكم بر ايران شد . اما هاشمي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي با توجه به نزديكي اش با آيت الله خميني رهبر انقلاب ايران توانست در مصادر بالاي حكومتي تكيه بزند .

وي در سالهاي 80 ـ79 بعنوان عضو شوراي انقلاب ، معاون وزير و وزير كشور فعاليت كرد . از ژوئيه سال 80 تا اوت 89 رياست پارلمان ايران را عهده دار بود . از سال 81 ، بعد از سوء قصد نافرجـــام به آيت الله خامنه اي امام جمعه وقت تهران ، با حكم آيت الله خميني به جمع امامان جمعه تهران پيوست و برخوردار از يك تريبون مهم و سراسري براي بيان ديدگاه هايش شد . در اكتبر سال 81 بعنوان نماينده رهبر انقلاب در شوراي عالي دفاع منصوب و در ژوئيه سال 83 بعنوان رئيس مجلس خبرگان (ارگان انتخاب كننده رهبري در جمهوري اسلامي ايران) برگزيده شد . سمتي كه وي تاكنون آنرا حفظ كرده است .

وي در ژوئيه سال 88 بعنوان فرمانده كل نيروهاي مسلح برگزيده شد و بعد از آنكه در سال 89 بعنوان رئيس جمهور انتخاب شد اين مسئوليت را به رهبر جديد ايران بازگرداند

هاشمي در سال 96 بدنبال بروز اختلافش با جناح محافظه كارها ، با هدايت از پشت پرده اقدام به تأسيس « حزب كارگزاران سازندگي» با گرايش تكنوكراتيك و متشكل از حلقه اي از وفادارترين حاميانش كرد . وي پيش از اين نيز جزء پنج نفري بود كه در سال 80 حزب جمهوري اسلامي را تأسيس كرده بود .

هاشمي در سال 98 بعد از دو دوره پياپي رياست جمهوري ، با حكم آيت الله خامنه اي بر مسند رياست دائمي مجمع تشخيص مصلحت نظام تكيه زد . جايگاهي كه تا پيش از اين متعلق به رؤساي جمهور در ايران بود . اين مجمع موظف است در كنار مشاوره دادن به رهبر انقلاب ، مصّوبات پارلمان ايران را كه مورد تأييد شوراي نگهبان قرار نمي گيرند حل و فصل كند .

هاشمي همواره خود را سياستمداري عملگرا و معتدل معرفي كرده . اما مرز اعتدال او تا جائي است كه مدار سياست بر وفق مراد او بگردد و در غير اين صورت او غير قابل پيش بيني مي شود .

ويژگي برجسته هاشمي تمايل شديدش به قرار داشتن هميشگي در كانون توجهات سياسي در ايران است . سالهاي دهه 90 سالهائي بود كه در ايران همه راهها به او ختم مي شد .

[« سيدني هوگ» در كتاب « قهرمان در تاريخ» در توصيف شخصيت « لنين» مي گويد :

« لنين در استفاده كردن براي هدفهايش از كساني كه در صفوف حزب بودند ولي با نظراتش موافق نبودند استعـــــــداد بزرگي داشت .او مي توانست با كساني كار كند كه بدون او نمي توانستند با يكديگر كار كنند» !

هاشمي رفسنجانـــــي نيز طي دوران رياست جمهوريش اين قابليت را بنحو احسن از خود نشان داد (1)

هاشمي كه با پايان دوره رياست جمهوريش توانسته بود با مدال سردار سازندگي و تمجيد آيت الله خامنه اي مبني بر آنكه هيچكس نمي تواند جايگاه هاشمي را نزد ايشان بگيرد ، سمت خود را واگذار كند ، عملاً بيش از دو سال نتوانست از مُرخصي خود بهره ببرد و اكنون بار ديگر با حضورش در انتخابات پارلماني در ايران در آستانه ورود به كهنسالي نشان داده بي تمايل نيست در ماراتن پارلمان ايران ، يكبار ديگر خود را در معرض انتخاب مردم قرار دهد .

هاشمي طي دو سال گذشته علي رغم آنكه علي الظاهر از خط مقدم سياست در ايران بيرون بود ليكن عقبه سياسي اش در غيبت او در معرض شديدترين حملات جناح محافظه كارها كه زماني نزديك ترين متحد هاشمي بودند ، قرار داشت .

طي اين مدت غلامحسين كرباسچي شهردار سابق تهران و دبير كل حزب كارگزاران سازندگي و قدرتمندترين و موفقترين مرد كابينه هاشمي ، پس از تَقَرّب خود و حزبش به محمد خاتمي رئيس جمهور جديد به اتهام فساد مالي به محاكمه كشيده و محكوم به زندان و جريمه و محروميت ده ساله از مناصب دولتي شد .هر چند وي در كمتر از يكسال موفق شد با ديپلماسي پنهان هاشمي ، در آستانه انتخابات پارلمان زندان را ترك كند اما محروميتش از مناصب دولتي كماكان پابرجاست.

جمعي از حاميان كرباسچي با توجه به قابليت بالاي مديريتي وي معتقدند كه اين سازمانهاي دولتي اند كه ده سال از نعمت مديريت شايسته كرباسچي محروم شده اند .

طي همين مدت « فائزه هاشمي» دختر كوچك هاشمي و يكي ديگر از بنيانگذاران حزب كارگزاران به اتهام تخلف مطبوعاتي به محاكمه كشيده شد و روزنامه تحت امرش به محاق توقيف رفت .

«عطاالله مهاجراني» عضو ديگر حزب هاشمي و وزير ارشاد كابينه خاتمي نيز طي اين دو سال علي رغم آنكه توانسته بود از گارد حفاظتي وزارتش تا حدودي خود را مصون از تعرض نگاه دارد ليكن اينبار با حربه استيضاحِ نمايندگان محافظه كار پارلمان تا يك قدمي خروج از كابينه پيش رفت .اما توانست ضمن استفاده از فاصله علمي خود با مخالفان با نطقي شورانگيز و اديبانه در پارلمان ، استيضاح كنندگانش را مقهور خود كند .

عبدالله نوري وزير كشور خاتمي و متحد قديمي هاشمي نيز طي اين مدت با حربه استيضاحِ پارلمان محافظه كار مجبور به ترك كابينه شد و به فاصله كوتاهي در مقام مدير مسئول روزنامه اصلاح طلب « خرداد» به اتهام تضعيف جمهوري اسلامي و تلاش بمنظور ايجاد رابطه با آمريكا به محاكمه كشيده و به زندان رفت .

طي تمام اين كشمكشهاي دو ساله ، هاشمي رفسنجاني خاموش ترين چهره سياسي ايران بود . اما اكنون تلاش مي كند با استحكام بخشيدن به جاي پاي خود ، حضور مسلطش در صحنه سياست ايران را باز توليد كند .

وي در نخستين اقدام مي كوشد حزب تحت امرش را كه در نبود كرباسچي بشدت دچار آشفتگي شده است اكنون با آزادي كرباسچي و حضور مجددش در عرصه سياست انسجام دوباره بَخشد.

كرباسچي نيز با آگاهي از ضرورت اين بازسازي ، اولين اقدام خود را متوجه راه اندازي روزنامه جديد «هم ميهن» كرد و بدين ترتيب بعد از تعطيلي روزنامه « زن» در آوريل گذشته كه يگانه رسانه رسمي حزب بود، كارگزاران را مجهز به يك ارگان رسمي كرد .

گام بعدي هاشمي ، يارگيري از جبهه اصلاح طلبها است . اگر كرباسچي كه موجّه ترين چهرهء حزب كارگزاران نزد جناحهاي اصلاح طلب است بتواند نقش پُل ارتباطي حزب كارگزاران با مجمع روحانيون مبارز « محوري ترين تشكل سياسي چپ هاي اصلاح طلب» را ايفا نمايد و حمايت و يا عدم عداوت مجمع روحانيون با هاشمي را كسب كند ، اين آغاز خوبي براي فصل نوين فعاليت سياسي كرباسچي بعد از خروج از زندان به نفع هاشمي است .اما بعيد بنظر مي رسد شتاب فزاينده اصلاحات در ايران اين فرصت را به هاشمي بدهد تا وي با همان اقبال و محبوبيت قبليِ دهه 90 جايگاه سياسي اش را احياء نمايد .

« توماس آكويناس» قديس هفت قرن پيش مي گويد :

«اگر يك ناخدا هدف اصلي خود در كشتيراني را ، حفظ كشتي قرار دهد هرگز از لنگرگاه حركت نمي كند . يك ناخداي خوب كسي است كه با پذيرش خطر وريسك طوفان به دريا بزند»

اما گاهي هزينه هاي يك ريسك بقدري بالا مي رود كه همزمان ناخدا و كشتي را به اتفاق از بين مي برد !

هاشمي در هر حال چهره برجسته اي در مجموعه رجال سياسي ايران است كه در تكوين بخش اعظمي از تاريخ معاصر ايران نقش پر اهميتي داشته . اما مردان بزرگ بعضاً اشتباهات بزرگ هم مي كنند !

هاشمي اساساً ريسك پذير نيست و همواره با تضمين بالاي 70 درصد گام هاي سياسي اش را برداشته .

اشتباه بزرگ هاشمي تصميم نسنجيده اش در بازگشت به صحنه سياست در فصل نويني از حيات سياسي ايران است كه ظرفيت هاي ديگري را مي طلبد كه هاشمي فاقد آنهاست .

وي چنانچه نتواند بر تارك برآيند اقبال جناحهاي اصلاح طلب ايران قرار گيرد ، شايد حتي موفق به ورود به مجلس ايران هم نشود . حتي در صورت ورود وي به پارلمان هم ، هاشمي ديگر مرد موفق دهه 90 نيست . با چنين احتمالي بهترين گزينه براي وي حفظ كرسي رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام است . خصوصاً با توجه به آنكه مجلس ششم به احتمال بسيار بالائي در انحصار جبهه اصلاح طلب ها قرار خواهد داشت و با توجه به روندِكاري پارلمان ايران كه در آن مصوبات نمايندگان بعد از تأييد شوراي نگهبان كه در انحصار محافظه كارها است ضمانت اجرا پيدا مي كند ، جايگاه مجمع تشخيص مصلحت نظام و نقش هاشمي در آن اهميت اساسي پيدا مي كند .هاشمي اكنون در «جيوه اي ترين» لحظات حيات سياسي خود قرار گرفته .

به تعبير «هنري كيسينجر» :

« ماهرترين سياستمداران آناني هستند كه توان آنرا دارند تا درجه ارتباط ميان «ايجاب و اتفاق» (necessity and aceideny ) را دريابند و از خطر توأمانِ غفلت از واقعيت عيني و اختفا در غفلتِ اجتناب ناپذيرِ تاريخ احتراز جويند»!



داريوش سجادي

7/بهمن/78

آمريکاـ نشريه گلف 2000



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

(1) ـ برگرفته از مقاله فراموش شدگان ـ هفته نامه راه نو ـ داريوش سجادي ـ شماره 6

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر