با افول تدريجی احساسات تهيج شده جمعی از ايرانيان به شوق آمده از نامزد اُسکار شدن « شهره آغداشلو» بخاطر بازی در فيلم « خانه ای از ماسه و مه» فرصتی دست داد تا طی هفته گذشته اين فيلم را با تامل ملاحظه نمايم.
بدنبال نامزدی اسکار خانم « آغداشلو» جامعه هيجان زده ايرانی به قدری در ابراز احساسات شورمندانه خود انرژی به خرج داد که اکنون بعد از مشاهده فيلم مزبور لااقل برای اينجانب مسجل شد که اصل فيلم و محتوای داستانی آن تحت الشعاع شيدائی های خارج از قاعده شيدائيان قرار گرفته بود.
کليت ظاهری داستان چالش هائی است ميان دخترکی آمريکائی که بدنبال عدم پرداخت بموقع ماليات خانه مسکونی اش، منزلش چوب حراج خورده با سرهنگی گريخته از ايران بعد از انقلاب سال 57 که با تحمل مشقاتی بسيار موفق به خريد خانه مزبور می شود.
Is this your house جمله کليدی اين فيلم است که دو بار در ابتدا و انتهای فيلم خطاب به « جنيفر کانلی» بازيگر نقش مالک خانه از دست داده داستان فيلم مزبور تکرار می شود.
سوالی که در بار نخست با پاسخ مثبت « جنيفر کانلی» مواجه می شود و در تکرار آن در بخش پايانی فيلم اين بار « جنيفر» با تاملی قابل فهم، پاسخی منفی برای اين سوال دارد!
تمامی جوهر فيلم از ابتدا تا انتها متمرکز بر روند چنين تغيير پاسخی است که بر روحيات و شخصيت « کانلی» بازيگر نقش « کتی» عارض می شود.
فيلم در مجموع درد نامه ای انتقادی از مناسبات خشک و قانونی و انعطاف ناپذير و ماشينی حاکم بر ساختار اجتماعی ايالات متحده است.
« واديم پرلمن» در فيلم خود، از خانه مورد اختلاف نماد و تمثيلی از کليت خانه مشترک شهروندان آمريکائی ساخته . کليتی که با حاکميت گسترده مناسبات نظام سرمايه سالار آمريکائی کمترين فضائی برای عواطف و اخلاق و مهرورزی ها باقی نمی گذارد.
« خانه ای از ماسه و مه» را می توان نگاه تند و انتقادی « پرلمن» به حاکميت مناسبات پول سالارانه موجود در ايالات متحده تلقی کرد.
روح سرگشته « کتی» در پروسه از دست دادن خانه اش، خود را مواجه با حقايق تلخی می بيند که تا آنزمان امکان ديدن شان را نداشت. با ابتلائش به بحران بی خانمانی، از همه کسانی که توقع کمک و حمايت داشت اعم از مادر و برادر و وکيل و دولت، بی تفاوتی و کم محلی می بيند و تصادفاً از همه کسانی که بواسطه طرف دعوا بودنش توقع خصومت و دشمنی داشت اعم از سرهنگ بهرانی و همسر و فرزند اش بعضاً محبت می بيند!
« کتی» در اين سير و سلوک بود که فهميد خانه ای که نه برای او بعنوان يک آمريکائی ناب محلی از توجه و التجاء دارد و نه برای پناه آورانی مانند سرهنگ بهرانی و خانواده اش سرپناهی مطمئن است، باليدن و مالکيت بر اين خانه افتخار نيست.
« جنيفر کانلی» آنجا که در انتهای فيلم در پاسخ به تکرار سوال ابتدای فيلم Is this your house مايوسانه پاسخ می دهد: No از امواج آرام صدايش می توان فريادی رسا را بوضوح شنيد که:
مالکيت بر خانه ای خالی از احساس و عاطفه و عشق و اخلاق، افتخار نيست. سرشکستگی است.
« پرلمن» با داستان مستحکم فيلم و بازی قدرتمند « بن کينگزلی» با مهارت و هنرمندی، عمارت تمدنی ساخته شده بر گستره ايالات متحده آمريکا را استوار بر ارکان و مبانی نااستواری از سود و منفعت و حاکميت سرمايه معرفی کرده.
خانه ای از ماسه و مه بنا شده بر خاکی به نام آمريکا!
داريوش سجادی
3/تير/83
سوالی که در بار نخست با پاسخ مثبت « جنيفر کانلی» مواجه می شود و در تکرار آن در بخش پايانی فيلم اين بار « جنيفر» با تاملی قابل فهم، پاسخی منفی برای اين سوال دارد!
تمامی جوهر فيلم از ابتدا تا انتها متمرکز بر روند چنين تغيير پاسخی است که بر روحيات و شخصيت « کانلی» بازيگر نقش « کتی» عارض می شود.
فيلم در مجموع درد نامه ای انتقادی از مناسبات خشک و قانونی و انعطاف ناپذير و ماشينی حاکم بر ساختار اجتماعی ايالات متحده است.
« واديم پرلمن» در فيلم خود، از خانه مورد اختلاف نماد و تمثيلی از کليت خانه مشترک شهروندان آمريکائی ساخته . کليتی که با حاکميت گسترده مناسبات نظام سرمايه سالار آمريکائی کمترين فضائی برای عواطف و اخلاق و مهرورزی ها باقی نمی گذارد.
« خانه ای از ماسه و مه» را می توان نگاه تند و انتقادی « پرلمن» به حاکميت مناسبات پول سالارانه موجود در ايالات متحده تلقی کرد.
روح سرگشته « کتی» در پروسه از دست دادن خانه اش، خود را مواجه با حقايق تلخی می بيند که تا آنزمان امکان ديدن شان را نداشت. با ابتلائش به بحران بی خانمانی، از همه کسانی که توقع کمک و حمايت داشت اعم از مادر و برادر و وکيل و دولت، بی تفاوتی و کم محلی می بيند و تصادفاً از همه کسانی که بواسطه طرف دعوا بودنش توقع خصومت و دشمنی داشت اعم از سرهنگ بهرانی و همسر و فرزند اش بعضاً محبت می بيند!
« کتی» در اين سير و سلوک بود که فهميد خانه ای که نه برای او بعنوان يک آمريکائی ناب محلی از توجه و التجاء دارد و نه برای پناه آورانی مانند سرهنگ بهرانی و خانواده اش سرپناهی مطمئن است، باليدن و مالکيت بر اين خانه افتخار نيست.
« جنيفر کانلی» آنجا که در انتهای فيلم در پاسخ به تکرار سوال ابتدای فيلم Is this your house مايوسانه پاسخ می دهد: No از امواج آرام صدايش می توان فريادی رسا را بوضوح شنيد که:
مالکيت بر خانه ای خالی از احساس و عاطفه و عشق و اخلاق، افتخار نيست. سرشکستگی است.
« پرلمن» با داستان مستحکم فيلم و بازی قدرتمند « بن کينگزلی» با مهارت و هنرمندی، عمارت تمدنی ساخته شده بر گستره ايالات متحده آمريکا را استوار بر ارکان و مبانی نااستواری از سود و منفعت و حاکميت سرمايه معرفی کرده.
خانه ای از ماسه و مه بنا شده بر خاکی به نام آمريکا!
داريوش سجادی
3/تير/83
آمريکا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر